خیلی دور نیست افرادی که گریه کنان بر حسین را مرده پرست لقب داده و آنان را مورد آماج طعن و دشنام قرار دادند.افرادی که زنده پرستی و نشاط را در لذت و سرگرمی، و شادی را در موسیقی و رقص و یا حتی مواد و سکس جستجو کردند. اما یکبار از خود نپرسیدند که چرا هر روز تشنه تر می شوم و هرچه بیشتر در آنها غرق میشوم درجه رضایت مندی من از آنها کمتر میشود و کمتر لذت میبرم، و مثلا چرا هرچه بیشتر به موسیقی پناه می بریم و هر لحظه بیشتر در انواع و اقسام آن غرق میشویم، یکبار نشد که روح خسته ما احساس رضایت کند. چرا کسانی که به دنبال ارضاء شهوت به هر وسیله ای هستند هیچ گاه نمیتوانند شهوت خود را ارضاء کنند و به دنبال راه های حیوانی تر و خشن تر از آن می گردند؟
و سوال اینست که آیا اساسا مادّه می تواند روح و روان آدمی و موجودی چند بعدی مثل انسان را اقناع کند؟
از آنها بگذریم؛ در این جریان دو گروه را میتوان برشمرد:
کسانی که برای غربت حسین(علیه السّلام) اشک می ریزند، کسانی که برای حسین(علیه السّلام) سر و جان می دهند، و حتی کسانی که برای عظمت مصیبتش صورتشان را مهمان سیلی و لطمه می کنند.
و اما گروهی دیگر، کسانی که گروه اول را مرده پرست میدانند، کسانی که هر روز قبله ای و صاحب نعمتی، یک روز فلان بازیکن و تیم و روز دیگر بازیکن و تیم دیگری، امروز فلان بازیگر یا خواننده و فردا دیگری،
کدام مرده پرستی و کدام زنده پرستیست؟
ادامه دارد...