نحله انحرافی داعش که میوه نامبارک فرقه ضاله وهابیت و اسلام آمریکایی است را باید با اسلام ناب محمدی و اهل بیت علیهم السلام جدا کرد، و در واقع این دو نه تنها سر سازش ندارند بلکه از بنیادی ترین مسائل گرفته تا حتی مبانی اخلاقی با هم متضاد و متباین هستند.
به عنوان مثال اسلام واقعی در هیچ کجا و هیچ وقت مجوز بمب گذاری در مناطق غیر درگیر و کشتن بی گناهان  نداده و نمیدهد. مثلا ساختن و نگهداری بمب اتمی از دیدگاه تشیع مطلقا حرام است.
فرق بمب گذاری انتحاری و استشهادی در همین نکته است، در عملیات استشهادی یا شهادت طلبانه، مبارزه با متجاوز و ظالم صورت میگیرد، ولی در عملیات انتحاری کشتن آدم های بی گناه و بی ربط به جنگ. 

ازدواج اجباری و ارزش قائل نشدن برای زن، محصول تفکر وهابیت و طالبانیزم است نه اسلام واقعی که اشرف مخلوقات یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله بوسه بر دست دخترش میزند و...

در جنگ جهانی دوم آمریکا قبل از استفاده از بمب هسته ای از بمب های آتش زا استفاده کرد و چند صد نفر از مردم بی گناه ژاپن را زنده زنده در آتش سوزاند، چون هدف وسیله را توجیه میکرد و بخاطر اینکه آمریکا کمتر تلفات بدهد و سربازان کمتری را از دست بدهد از بمب های آتش زا و اتمی استفاده کرد.
امروز این شیوه جنگ توسط داعش و وهابیت کثیف استفاده میشود، بخاطر از بین بردن یا ترساندن دشمنانشان به خشن ترین و وحشیانه ترین اعمال دست میزنند، این مواردی که ذکر کرده اید مانند زنده سوزاندن آدم ها، سر بریدن و... توسط به اصطلاح منادیان آزادی و دموکراسی در جهان یعنی آمریکا و اسرائیل و دولت ها و گروههای دست نشانده آنها صورت میگیرد، مگر همین چند روز پیش نبود که کودک شیر خواره فلسطینی را زنده زنده در آتش سوزاندند؟ چرا عربستان در یمن کودک کشی میکند و صدایی از محافل به اصطلاح حقوق بشری در نمی آید؟ 

شاید بگویید داعش چه ربطی به غرب دارد، به متن زیر توجه کنید:

الکساندر دمارانش (رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه و مشاور رونالد ریگان، صدام و شاه مخلوع ایران) در کتاب خود (جنگ جهانی چهارم) می نویسد: «من مامورانی را می شناختم که عربی حرف میزدند و واقعا از بقیه اعراب قابل تشخیص نبودند. چندتایی از این افراد مسئولان سابق گله های شترسوار بودند، لژیونرهایی که شترسواری میکردند و بسیار شبیه اعراب بودند... نفوذ به درون یک عملیات، ده، پانزده یا سالهای بیشتری طول می کشد. شما مامور را به عنوان یک مرد جوان راه می اندازید و او راه خود را مانند یک کرم[!] در دل آنها می پوید و درون آن با همین مکانیزم رشد میکند. ممکن است یک روز حتی وی رهبر سازمان شود...» او در جای دیگر این کتاب می نویسد: «بسیاری از دوستان ما در خاورمیانه تعبیر نظریه «کلاوزیویتس» را به معنی «تروریسم، جنگ به معنای دیگریست»، مرا میشناسند. گرچه در دهه 1970 و سالهای میانی 1980، تروریسم نیروی اصلی وارد کردن ضربه به دشمنان ما در طی جنگ جهانی چهارم بوده است...»

والسلام علی من اتبع الهدی

"ضد اشتباه:Anti Error "