ضد اشتباه

بررسی شبهات و معضلات اجتماعی (کپی با ذکر منبع)

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

اسلام واقعی یا آمریکایی؟



نحله انحرافی داعش که میوه نامبارک فرقه ضاله وهابیت و اسلام آمریکایی است را باید با اسلام ناب محمدی و اهل بیت علیهم السلام جدا کرد، و در واقع این دو نه تنها سر سازش ندارند بلکه از بنیادی ترین مسائل گرفته تا حتی مبانی اخلاقی با هم متضاد و متباین هستند.
به عنوان مثال اسلام واقعی در هیچ کجا و هیچ وقت مجوز بمب گذاری در مناطق غیر درگیر و کشتن بی گناهان  نداده و نمیدهد. مثلا ساختن و نگهداری بمب اتمی از دیدگاه تشیع مطلقا حرام است.
فرق بمب گذاری انتحاری و استشهادی در همین نکته است، در عملیات استشهادی یا شهادت طلبانه، مبارزه با متجاوز و ظالم صورت میگیرد، ولی در عملیات انتحاری کشتن آدم های بی گناه و بی ربط به جنگ. 

ازدواج اجباری و ارزش قائل نشدن برای زن، محصول تفکر وهابیت و طالبانیزم است نه اسلام واقعی که اشرف مخلوقات یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله بوسه بر دست دخترش میزند و...

در جنگ جهانی دوم آمریکا قبل از استفاده از بمب هسته ای از بمب های آتش زا استفاده کرد و چند صد نفر از مردم بی گناه ژاپن را زنده زنده در آتش سوزاند، چون هدف وسیله را توجیه میکرد و بخاطر اینکه آمریکا کمتر تلفات بدهد و سربازان کمتری را از دست بدهد از بمب های آتش زا و اتمی استفاده کرد.
امروز این شیوه جنگ توسط داعش و وهابیت کثیف استفاده میشود، بخاطر از بین بردن یا ترساندن دشمنانشان به خشن ترین و وحشیانه ترین اعمال دست میزنند، این مواردی که ذکر کرده اید مانند زنده سوزاندن آدم ها، سر بریدن و... توسط به اصطلاح منادیان آزادی و دموکراسی در جهان یعنی آمریکا و اسرائیل و دولت ها و گروههای دست نشانده آنها صورت میگیرد، مگر همین چند روز پیش نبود که کودک شیر خواره فلسطینی را زنده زنده در آتش سوزاندند؟ چرا عربستان در یمن کودک کشی میکند و صدایی از محافل به اصطلاح حقوق بشری در نمی آید؟ 

شاید بگویید داعش چه ربطی به غرب دارد، به متن زیر توجه کنید:

الکساندر دمارانش (رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه و مشاور رونالد ریگان، صدام و شاه مخلوع ایران) در کتاب خود (جنگ جهانی چهارم) می نویسد: «من مامورانی را می شناختم که عربی حرف میزدند و واقعا از بقیه اعراب قابل تشخیص نبودند. چندتایی از این افراد مسئولان سابق گله های شترسوار بودند، لژیونرهایی که شترسواری میکردند و بسیار شبیه اعراب بودند... نفوذ به درون یک عملیات، ده، پانزده یا سالهای بیشتری طول می کشد. شما مامور را به عنوان یک مرد جوان راه می اندازید و او راه خود را مانند یک کرم[!] در دل آنها می پوید و درون آن با همین مکانیزم رشد میکند. ممکن است یک روز حتی وی رهبر سازمان شود...» او در جای دیگر این کتاب می نویسد: «بسیاری از دوستان ما در خاورمیانه تعبیر نظریه «کلاوزیویتس» را به معنی «تروریسم، جنگ به معنای دیگریست»، مرا میشناسند. گرچه در دهه 1970 و سالهای میانی 1980، تروریسم نیروی اصلی وارد کردن ضربه به دشمنان ما در طی جنگ جهانی چهارم بوده است...»

والسلام علی من اتبع الهدی

"ضد اشتباه:Anti Error "


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م

نفوذ شیطان


از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:

شیطان گفت به جز پنج نفر سایر مردم از حیله و نیرنگم مصون و محفوظ نمیباشند، آنان عبارتند از:

الف- کسی که به خدا متوسل شود و در جمیع امور بر او توکل نماید. [و من یتوکل علی الله فهو حسبه]

ب- کسی که بسیار ذکر و تسبیح خداوند در هر شب و روز کند. [الا بذکر الله تطمئن القلوب]

ج- کسی که آنچه برای خود می پسندد برای برادر مومن خود نیز بخواهد.

د- کسی که هرگاه مصیبتی به او می رسد جزع[بی تابی کردن]یانکند.

ه- کسی که به تقسیم رزق خداوند راضی باشد و از برای روزی غم نخورد.



از مفهوم روایت میشود راه نفوذ شیطان را فهمید:

مثلا کسی که به رزقی که خداوند از راه حلال برای او مقرر کرده راضی نباشد به ربا و رشوه و انواع فساد مالی کشیده میشود.

یا کسی که توکل و توسل به خدا نداشته باشد، در این صورت ارتباطش را با خدا قطع کرده، پس حتما در دامن شیطان خواهد افتاد و به همین ترتیب بقیه موارد...



 "ضد اشتباه:Anti Error "


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م

توبه(4)

توبه(4)

شخصی در حضور امام علی علیه السلام بدون توجه لازم گفت: استغفرالله!

امام فرمود: مادرت بر تو بگرید، میدانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والا مقامان است و دارای شش معناست:

اول- پشیمانی از آن چه گذشت

دوم- تصمیم به عدم بازگشت

سوم- پرداختن حقوق مردم، چنانکه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد

چهارم- تمام واجب های ضایع ساخته را به جا آوری

پنجم- گوشتی که بر اندامت روئیده، با اندوه فراوان آب کنی

ششم- رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی

پس آنگاه بگویی استغفرالله (نهج البلاغه،  حکمت 417)


با توجه به حدیث ارکان توبه، شرایط قبولی آن و شرایط کمال و کامل شدن آن را توضیح می دهیم:


ارکان توبه:(مورد یک و دو روایت)

1- مهمترین رکن توبه ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته

2- عزم و تصمیم بر برگشت ننمودن به گناه برای همیشه

نکته: این دو مورد به وجود آورنده حقیقی توبه میباشند و بدون این دو نمشود اصلا اسم آنرا توبه گذاشت)


شرائط قبول توبه: (مورد سوم و چهارم روایت)

1- ردّ حقوق خالق(حق الله)

2- ردّ حقوق مخلوق(حق الناس)

نکته: توضیح آن انشاءالله در پست های بعدی


شرایط کمال توبه:(توبه کامله)(مورد پنجم و ششم روایت)

تائب(توبه کننده) باید سعی کند آثار سیاهی گناه و ظلمت شهوات را بوسیله نور طاعت از دل و روح خود پاک کند، زیرا هر شهوت و گناهی سیاهی را بر دل می نشاند و اگر این دل به سبب کثرت گناه کاملا سیاه و فاسد شد دیگر قابل اصلاح نیست. 

پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند: پس از هر گناهی عبادت کن تا آن عبادت آنرا محو کند

نکته از کتاب معراج السعاده: بهتر است توبه کننده طاعاتی را انجام دهد که متضاد گناهانی که کرده باشد، مثلا اگر در مجامع لهو و لعب(مجالس گناه) غنا(موسیقی حرام) شنیده باشد کفاره آنرا شنیدن قرآن و مواعظ و احادیث و...  قرار دهد.


دو سوال:

1- چرا کسانی که در گناه و شهوات غرق شده اند و دل و قلب آنها به کلی فاسد شده قابل برگشت نیستند؟ مگر نه اینکه تا دم مرگ انسان برای توبه کردن فرصت دارد پس چرا این افراد نمیتوانند توبه کنند؟

2- مگر در احادیث نداریم که همه گناهان شخص توبه کننده بخشیده میشود پس چرا توبه کننده باید به خود رنج و مشقت بدهد تا لذت گناه را از دل خود بیرون کند؟

(جواب در پست های بعدی ان شاء الله)




"ضد اشتباه:Anti Error "



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م

«به جای اینکه آیینه را بشکنیم...»

عبدالملک بن عمر گفت: «دیدم سر حضرت حسین -علیه السّلام- در قصر کوفه پیش ابن زیاد[لعنة الله علیه] نهاده شده است؛ بعد از آن، دیدم سر ابن زیاد در همان قصر پیش مختار نهاده؛ پس دیدم سر مختار پیش مصعب نهاده؛ سپس دیدم سر مصعب پیش عبدالملک نهاده و تمام این مدت دوازده سال بیش نبود.»

و گویند: «وقتی عبدالملک[مروان] در قصر نشسته بود و سر مصعب پیش او در طشتی نهاده بودند، شخصی این خبر دهشت اثر[=ترسناک] بگفت. عبدالملک متوحش گشت[=بسیار ترسید] برخاست و فرمان داد آن قصر را خراب کنند!»


عبدالملک مروان -که خدا بر عذابش بیفزاید- به جای اینکه خودش و نفسش را خراب کند، دستور داد قصر را خراب کنند! ، به جای اینکه دیوار ظلم و ستم و آمال و حرصش را بشکند، در و دیوار قصر را شکست!

همه ما بر عبدالملک تاسف میخوریم و خدا را شکر میکنیم که در مکتب اهل بیت علیهم السلام بزرگ شده ایم، اما

اما مثل اینکه این کار عبدالملک برای بسیاری از ما آشناست!

مثلاً با دوست یا آشنایی که عیب ما را گوشزد میکند قطع رابطه میکنیم؛

با کسی که ما را امر به معروف یا نهی از منکر میکند، اگر فحشش ندهیم حتما با او برخوردی میکنیم که از کارش پشیمان شود، آخر به او چه مربوط که از ما ایراد بگیرد، یک نگاه به خودش بیندازد و بعد به فکر گیر دادن به بقیه بیفتد.

با مادر و پدری که جامعه را خیلی بیشتر از ما میشناسند، درشت گویی میکنیم، آخر اینها فکرشان قدیمیست و به روز نیستند.

چرا به جای اینکه نفس مغرور و ناسپاسمان را خراب کنیم، نشان دهنده اشتباهمان را خراب میکنیم؟! حال هر کس و هر چه که میخواهد باشد.

به جای اینکه سیاهی صورت و سیرتمان را بشکنیم، آیینه روبه رویمان را میشکنیم!


خدایا! آیا واقعا الگوی ما، اهل بیت علیهم السلام هستند یا نعوذ بالله مروانیان؟!

(کپی با ذکر منبع)



 "ضد اشتباه:Anti Error "



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م