بخش اول(1)

متأسفانه اولین بار نیست که تعالیم یهودی و مسیحی، به نام دین اسلام معرفی می شود. یک نمونه آن بحث حجاب و حکمت واجب شدن آن میباشد. مثلا عنوان میشود که با چند عدد مو کسی منحرف نمیشود که شما حرف از حجاب کامل میزنید! یا افراد مذهبی را انسان های سست و شهوت ران معرفی میکنند که با دیدن چند عدد مو تحریک میشوند! به همین خاطر است که مردان مذهبی فقط حرف از حجاب میزنند! (و البته در نظر آنان در کشورهای غربی، برهنگی باعث رشدفرهنگی(!) شده و مردها مزاحم زنان محترم نمیشود. این مورد در مبحث دیگری بررسی میشود) 

در کل چنین عنوان میشود که دین اسلام معتقد است چون زن باعث فساد مرد میشود، باید این موجود نیک را از وجود شری بنام زن، حفظ کرد؛ پس باید احکامی مثل حجاب را بر او ضروری دانست!

در مورد دین یهود و مسیحیت متاسفانه این نگرش وجود دارد،وقتی ادم و حوا در بهشت قرار گرفتند این حوا(نماد جنس زن) بود که باعث فریب خوردن آدم(نماد جنس مرد) شد. و شیطان از راه زن مرد را فریب داد.

تورات – سفر پیدایش – باب 2 – آیات 15 تا 17 :

« این زن که یار من ساختى از آن میوه به من داد، من هم خوردم. آنگاه خداوند از آن( زن ) پرسید: 

این چه کارى بود که کردى؟ زن گفت: 

مار مرا فریب داد، آنگاه خداوند هر سه را مجازات مینماید.»

اما در قرآن، انسان و حوا با هم مورد خطاب قرار میگیرند. و هر دو با هم از شیطان فریب خوردند.

«سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد»(اعراف20)

«پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد»(بقره36) و آیات دیگر...

به هر حال احکام حجاب و عفاف در اسلام، بخاطر انحراف مردان به دست زنان - چنانکه در ادیان دیگر اشاره شد - نیست. (البته بحث مسوولیت هر دو طرف نسبت به دیگری، متفاوت با این بحث است.)

با این وجود، پس حکمت اصلی حجاب چیست؟

(ادامه دارد)