ضد اشتباه

بررسی شبهات و معضلات اجتماعی (کپی با ذکر منبع)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سگ» ثبت شده است

از پارس مستانه تا قلاده جاهلانه(2)

در پست اول دلیل موافقین با بکار بردن کلماتی مثل کلب و سگ را بررسی کردیم، اکنون دلایل مخالفین را ذکر میکنیم:

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م

کلب و سگ بودن برای اهل بیت (از پارس مستانه تا قلاده جاهلانه!)(1)


در این پست عمده دلایل موافقین و مخالفین را بررسی میکنیم و قضاوت منصفانه ونهایی را به عهده خواننده عزیز وامیگذاریم:

موافقین:

دلیل روایی:

قال علی علیه السلام:

طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن 

خوشا بحال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزاوار است

الاول: لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین 

اول: آنکه سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است.

الثانی: ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین 

دوم: آنکه مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است

الثالث: لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین 

سوم: آنکه او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین بساط اوست واین علامت متوکلان است. 

الرابع: ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هم من دأب الصالحین 

چهارم: آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است 

الخامس: إن ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین 

پنجم: آنکه اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند واین صفت مریدان است. 

السادس: لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین 

ششم: آنکه شب هنگام بجز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است 

السابع: انه یطرد و یجفی فیجیب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین 

هفتم: آنکه رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می گردد و این از علامات خاشعین است 

الثامن: رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین 

هشتم: آنکه به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است 

التاسع: اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین 

نهم: آنکه بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است 

العاشر: اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین

دهم: آنکه چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدان است.


و دلیل دیگر: اشعار منسوب به بعضی علما


بررسی روایت:

اولا، این روایت فاقد هر گونه سند رواییست حتی سلسله سند متصل ضعیف هم ندارد و صاحب کتاب لیالی الاخبار آن را بدون سند نقل کرده، پس اولا این روایت نمیتواند حجت باشد

و ثانیا، بر فرض قبول این روایت، این حدیث در مقام بیان صفات نیکوی سگ است که شخص در پی کسب این صفات باشد و اصلا منظور این روایت این نیست که شخص خود را سگ بداند یا مثلا قلاده ببندد تا آن صفات نیکو را کسب کند!

مثلا پیامبر اکرم فرموده اند:

من بچه ها را به دلیل پنج صفت دوست دارم اول آنکه بسیار گریه می کنند و دیده گریان کلید بهشت است (یعنی گریه از خوف خدا را در زندگی زیاد کنی)


دوم آنکه با خاک بازی می کنند (یعنی تکبر و خودپسندی در آنها نیست و در بند القاب و اشخاص نیست)


سوم آنکه با یکدیگر دعوا می کنند ولی زود آشتی کرده و کینه به دل نمی گیرند


چهارم، چیزی برای فردا ذخیره نمی کنند (چون آرزوی دور و دراز و طمع طولانی ندارند)


پنجم، خانه می سازند و سپس خراب می کنند (دلبسته و وابسته به امور دنیوی نیستند)

آیا میتوانیم از فردا خودمان را مثل کودکان کنیم و در کوچه و بازار خاک بازی کنیم یا قاقا لیلی دست بگیریم چون پیامبر کودکان را دوست دارند!

هیچ موجودی در عالم فاقد صفات خوب یا ویژگیهای پسندیده نیست مثلا سفارش شده علم را بیاموزید حتی از عالم کافر، منظور این است که علم را از او یاد بگیرید نه اینکه کفر او را یاد بگیرید و خود را شبیه او کنید!

اما دلایل مخالفین:

ان شاء الله در پست بعدی به این دلایل خواهیم پرداخت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حسین .م